Description
یکی از دشوارترین کارها که اغلب از آن شانه خالی می کنیم ، نگاه داشتن زندگی خود در احساس تازه ی حیات است.
این امر بی گمان از انجا ناشی می شود که این تازگی هر روزه ، جز در صورت نزدیکی مرگ ما حاصل نمی شود.
من هر روز به مرگ نزدیک می اندیشم.این اندیشه ای معطوف به آینده نیست ، اندیشه ای معطوف به حال است.این اندیشه اصلا بیمارگونه نیست.
این نزدیکی زیستن با سایه ی دراز مرگ را می توانم در یک کلمه خلاصه کنم ، در یک نگرش اساسی که همانا خندیدن است.زندگی مرا منقلب می کند ، همانند کاغذ ابریشمی بسیار لطیفی که یک نگاه زیاده سنگین برای دریدن آن کافی است.
زندگی به همان اندازه مرا از احساس تهدید نیز سرشار می سازد.دریده شدن به من شادی و خنده می بخشد.
کتاب فرسودگی ، به نویسندگی کریستیان بوبن ، و با ترجمه ی پیروز سیار ، توسط انتشارات کارنامه ، چاپ و توزیع شده است.
0 نظر