Description
داستانی شگفتانگیز از عشق ، خیانت و سانسور... برنده ی جایزه ی کتاب اول مرکز داستان و برنده ی بهترین کتاب سال 2017 به انتخاب NPR.
مثلث
عشقی میخائیل بولگاکف، نویسنده ی مشهور مرشد و مارگریتا، یک مأمور پلیسمخفی استالین و مارگریتای فریبنده، برای هر سه آنها در روسیه دهه ی 1930 عواقب اجتناب ناپذیری دارد. زمانهای که ابراز عقیده با قوانین حکومتی سانسور میشد و به طور ترسناکی، آیین یک سرکوب سیاسی در جهان امروز است.
سال 1933 است و شغل شک برانگیز بولگاکف در آستانه ی از بین رفتن است. دوست ومرید او، اوسیپ ماندلشتامِ شاعر، دستگیر، شکنجه و به تبعید فرستاده شده است. همزمان یک مأمور مرموز پلیسمخفی استالین، وسواسگونه فکر میکند بولگاکف دشمن حکومت است. بولگاکف عاشق مارگریتا میشود که بهطرز خطرناکی رک گو است و همین اوضاع را بدتر میکند. او درحالیکه با خطر دستگیری روبهروست و شیفته و شیدای مارگریتاست، انگیزهای مییابد تا شاهکار خود، مرشد و مارگریتا، را بنویسد؛ داستانی هزل که قدرت و قدرتمندان را بهشدت به نقد میکشد .
با سیر و حرکت بین داستانخوانی در خانههای روشنفکران مسکو و گولاگهای سیبری، میخائیل و مارگریتا، مثلث عشقی پرشوری را شرح و همزمان پرترهای از کشوری به دست میدهد که ادبیات
رفیع آن، توسط دیکتاتوری ای که تحمل هیچ تفکر مخالفی را نداشت ، به اغما میرفت. مارگریتا زنی قوی ، ایدئالیست و اغواگر است که دو مردِ متفاوت ، عاشقانه پرستش اش میکنند و هر دوی آنها در تلاش برای حفاظت او از دسیسههای رژیمی که تشنه ی قربانی کردن آدم ها است ، شکست میخورند. کتاب میخائیل و مارگاریتا ، به ترجمه ی سودابه قیصری ، توسط انتشارات کوله پشتی چاپ و توزیع شده است.
0 نظر