Description
یک کتاب بود که دو تا پسر دوقلو و مامانشان تویش زندگی میکردند. مامانشان اسمش تاریک بود. دوقلوها هم اسمهایشان خیلی شبیه هم. اسم یکی از قلها بود خل ، اسم آن یکی قل بود چل. این جوری بود که دوقلو شده بودند.
خل و چل عاشق جنگولک بازی بودند ، عاشق اختراع چیزهای به دردنخور ، عاشق پرت و پلا گفتن ، جفنگ بافتن ، عاشق خرابکاری ، عاشق خیال بافی. از اینکه آدم شده بودند هم دل خوشی نداشتند. اگر عنکبوت بودند ، میتوانستند تار بتنند. اگر مگس بودند ، ویزویز پرواز میکردند. اگر صندلی بودند ، کسی بود که رویشان بنشیند و اگر کتاب بودند ، یکی آنها را دست میگرفت و میخواند. راستی راستی آدم به چه درد میخورد؟
شاید اگر این کتابها را بخوانی ، از لا به لای صفحهها بفهمی آدم بودن به چه درد میخورد. آیا چیز مهمی است یا نه؟ به قول خل و چل:آدم هم نشدیم ، خیال ببافیم!!!
کتاب بچه ی سوراخ ، اولین جلد از مجموعه ی داستان های دوقلوهای خل و چل ، به نویسندگی سید نوید سید علی اکبر ، توسط انتشارات هوپا ، چاپ و توزیع شده است.
0 نظر