Description
اردک وحشی را ایبسن وقتی نوشت که ، در مقام درامنویس ، اعتقاداتش عمیقا در حال تحول بود.
حرف ایبسن ، از ان به بعد ، حکایت از این داشت که راهیابی های کلی اجتماعی را کنار گذاشته و رسیده به اینجا که اگر اجتماع بناست ، در واقع ، تکانی بخورد و به خود بیاید ، آدم ها باید تک تک تکان بخورند و به خود بیایند ، و قدر خود را جدا جدا بشناسند ، کاری که در اصل اگر شدنی باشد ، نسل ها طول خواهد کشید.
در کتاب اردک وحشی ، ایبسن بار دیگر ، با نگاهی تازه ، در خودش به تماشا رفته ، و در ظلمات همچنان چراغ می گرداند و دنبال خصایص پنهان آدم ها می گردد ، اما دیگر در پی توضیح یافت هایش نیست ، و اصراری به تثبیت واقعیت ندارد.
سربسته به سراغ قضایا می رود ، اشاره می کند ، کنایه می زند.
در کتا اردک وحشی ، بسیاری نکته های اساسی ، واقعیت قطعی شان احراز نمی شود : نسب هدویگ ، جرم منسوب به اکدال پدر که بابت آن به زندان رفته ، رفتار هاکون ورله با همسرش مادر گرگرس ، رفتار امروزش با خانواده ی اکدال ، حرف اخر ایبسن درباره ی پرسوناژهای درام و ، بالاتر از همه ، نقش اردک وحشی که نماد چند وجهی مجموع درام است.
جاهای مهمی از چشم انداز اردک وحشی عمدا مه آلود است ، اما وسعت و عمق و دقت و برد و تاثیر آن از پیش بیشتر است...
کتاب اردک وحشی ، به نویسندگی هنریک ایبسن ، و با ترجمه ی منوچهر انور ، توسط انتشارات کارنامه ، چاپ و توزیع شده است.
0 نظر