Description
مو ده ، یازده ، دوازده ، سیزده سالومه. مادرُم ایرانی نیس و با هیشکی حرف نمیزنه ؛ مو مجبورُم به جاش حرف بزنُم که گاهی سختُم میشه ، نه ایکه بلد نباشه فارسی حرف بزنه ها ، نه...
وقتی ده ، یازده سالومه خیلی رؤیایی فکر می کنم ، اما ماجراهایی پیش میآد که رؤیا مثل برق سه فاز از کلهم میپره.
مو دو تا میمون و یه طاووس و چند تا کبکم تو حیاط بیبیم دارم ، با سیزده تا مار سمی که همه شونِ خودُم گرفتُم.
آدم بیآزاریام ، ولی اگه کسی انگشتِشِ رو نقاط حساس مغزُم فشار بده ، دیگه خون جلوی چشمام میگیره و کاری میکُنُم که نباید.
تو کتاب همهی ماجراهایِ تعریف کردم ، دیگه قضاوت با خودتون!
کتاب من و مامان و دوچرخه ی بابام ، به نویسندگی زهرا فردشاد ، توسط انتشارات هوپا ، چاپ و توزیع شده است.
0 نظر