Description
همین است که میبینی! یک بازی ، یک محضِ تماشاست ، محضِ همین که لذتی ببری از این سرشبی که آمدهای داخل سالنی تاریک و ساکت خیرهای به دست های شعبده بازِ قهّاری تا تو را از ملالِ یکنواختیِ جهان بیرون برهاند…
شعر هم رؤیای زبان است ، خواب دیدنِ زبان است در بیداری ، جایی که دال ها از قید رها میشوند و خودشان را صدا میزنند. پس در شعبده باز هم شاعرِ لغت افسای ما از بابِ تمثیل و مشابهت و ارجاعِ دالّها به بیرون تمهیدِ شعر نمیکند. شبیه و مثل و بمانند تدارد ، شعبده باز و مَرد و گل و خرگوش و نیلوفر و گرازها همه خودشان هستند ، در سفری از تاریک روشنا تا خودِ سیاهی…
کتاب شعبده باز ، به نویسندگی حسین مزاجی ، توسط انتشارات گمان ، چاپ و توزیع شده است.
0 نظر