Description
انسان مدرن در قلمرو آرام و بیکشمکشی که در آن جنون بیماری روانی تلقی می شود ، دیگر با دیوانه گفتگویی ندارد: در یک سو انسان عاقل جای دارد که پزشک را به نمایندگی از خود به سوی جنون میفرستد و بدین ترتیب هر نوع رابطه با جنون را خارج از کلیت مجرد بیماری ناممکن میکند؛ در سوی دیگر دیوانه جای دارد که با غیر خود تنها با میانجی خردی که آن هم مجرد است ارتباط حاصل میکند؛ خردی که در نظم ، بندهای جسمانی و اخلاقی ، فشار بینام و
نشان گروه و ضرورت تطبیق با هنجارها و معیارهای حاکم متجلی میشود. بین آن
دو زبان مشترک وجود ندارد یا بهتر است بگوییم دیگر وجود ندارد. تلقی جنون به مثابه بیماری روانی در اواخر قرن هجدهم ، خبر از گفتگویی قطع شده داشت ، نشان آن بود که جدایی عقل و جنون امری محقق است و سبب شد آن کلمات ناکامل و
فاقد قواعد ثابت نحو که با لکنت ادا میشدند و ارتباط میان دیوانگی و عقل با واسطۀ آنها صورت میگرفت به بوتۀ فراموشی سپرده شوند.
کتاب تاریخ جنون ، به نویسندگی میشل فوکو ، و با ترجمه ی فاطمه ولیانی ، توسط انتشارات هرمس ، چاپ و توزیع شده است.
0 نظر