Description
جک عاشق ترومپت نواختن بود. او هفتهها منتظر بود که در اولین کنسرت زندگیاش بنوازد. اما صبح آن روزِ بزرگ ، نگرانی به سراغش آمد و هر جا که میرفت تنهایش نمیگذاشت. جک یکهو دیگر نتوانست نگرانی را تحمل کند و زد زیر گریه؛ اما مادرش حرفهای خیلی خوبی به جک زد...
داستانی
الهامبخش و مفید دربارهی دلهرههایی که برای اولین تجربههایمان داریم! جک و
نگرانی گنده بک به بچههایی که از شکست خوردن میترسند یاد میدهد چطوری یک
نگرانی گندهبک را کوچولو موچولو کنند تا برود پیِ کارش! و از حس خوبِ بعد از غلبه
بر نگرانی لذت ببرند!
کتاب جک و نگرانی گنده بک ، به نویسندگی سم زپاردی و با ترجمه ی مریم بنایی ، توسط انتشارات پرتقال چاپ و توزیع شده است.
0 نظر