Description
خدایا همه چیز را میشود تحمل کرد جز این را که محبوب بلایی سر خودش بیاورد
درسته اوضاع خیلی خیلی بدتر از آنی بود که من تصور میکردم اما نمیدانم چرا دلم کمی آرام گرفته بود احساس اینکه محبوب هم مقابله به مثل کرده بود گویی دلم را راضی می کرد من میدانم بد کردم می دانم دیوانگی کردم میدانم خطا کردم اما او هم بی گناه نیست اگر معصوم مانده بود اگر برعکس من نجابت کرده بود اگر میآمدیم و میدیدیم مظلوم و مغموم نشسته صورتش باد کرده چشم هایش متورم و اشک آلود است آن موقع تحمل این مصیبت صد چندان برای من مشکلتر
بود حالا هر دو در یک کفه قرار گرفتیم حتی من فکر میکنم کفه او سنگین تر است چون من مطمئن هستم اگر عرق نخورده بودم امکان نداشت چنین خطایی بکنم...
كتاب شب سراب ، به نويسندگي ناهيد ا پژواك ، توسط انتشارات البرز ، چاپ و توزيع شده است.
0 نظر