Description
قمارباز داستان تعدادی آدم است که در شهری به نام ورتمبرگ جمع شده اند و منتظرند خبر مرگ مادربزرگ از سن پترزبورگ برسد؛ یک ژنرال بازنشسته شاخ شکسته که عاشق مادمازل بلانش فرانسوی شده است ، که قرار است وقتی بله را بگوید که مطمئن شود ژنرال وارث ثروت مادربزرگ می شود ، یک فرانسوی قالتاق به نام دگریو ، که به ژنرال و پولینا پول قرض داده است و دو تا آدم عاشق؛ یکی راوی که معلم سرخانه است و دیگری یک انگلیسی به نام استلی که در واقع کارش این است که گره های داستان را باز کند و بخش های مختلف آن را به هم وصل کند. همان طور که این گروه منتظر اعلام خبر مرگ مادربزرگ هستند ، ما نیز منتظر این خبریم. اما در اینجا است که داستایوفسکی همه را غافلگیر می کند. به جای خبر مرگ مادربزرگ ، خود مادربزرگ می آید و وصف ورود صاعقه وار و واکنش گروه به این ورود از صحنه های بی نظیر در دنیای داستان است. اما این تازه اولش است. مادربزرگ شروع می کند به قمار کردن و بعد از چند بار برد ، یک دفعه دار و ندارش را به باد می دهد و راهی سن پترزبورگ می شود. مادمازل بلانش ژنرال را رها می کند و همه چیز به هم می ریزد و....کتاب قمار باز به نویسندگی فئودور داستایوفسکی ، و با ترجمه ی سروش حبیبی ، توسط انتشارات چشمه چاپ و توزیع شده است.
0 نظر