Description
در رمان هویت وضع و موقع انسان معاصر به زیر ذره بین گذاشته میشود و سرگشتگی و التهاب جان و روان او به نمایش در می آید.شخصیت های رمان هویت از چگونگی تحول جهان خرسند نیستند ، مشارکت در قیل و قال این آشفته بازار بی ارزش را بر نمی تابند.و بلاهت درمان ناپذیرش را جدی نمیگیرند.افکار و احساسات شانتال و ژان مارک خواننده را به هیجان می آورد و ذهن او را به افق های دوردست تفکر و تخیل می کشاند.آنان با حسرت به ارزشهای متعالی از دست
رفته می اندیشتند ، درباره موقعیت کنونی زندگی بشر سخن می گویند ، و برای نجات خویش به عشق پناه میبرند.
میلان کوندرا دوست دارد که رمان هایش همچون سمفونی باشند و درونمایه های وجودی انسان را به ترنم در آورند.بهترین رمان های او را میتوان سمفونی هستی
نامید و زیبایی و بی کرانگی هنر رمان را در آثار او ستود چه خوب بود اگر میتوانستیم خود را در فضای رمان رها سازیم ؛ فضایی آزاد،شفاف،آکنده از تخیل و
خلاقیت،سرشار از صدها حقیقت نسبی متضاد و ناهمگون و چه خوب بود اگر میتوانستیم جهان رمان را به راستی دریابیم.
از خواندن آخرین رمان کوندرا باز هم شگفت زده شدم ؛ مرز رویا و واقعیت به راستی کجاست؟انسان معاصر چقدر بی پناه و تنهاست؟نثر شفاف ، روان و دقیق مترجم
را نیز درخور اندیشه و زیبایی شناسی نویسنده می دانم و آن را می ستایم.
رمان هویت ، با ترجمه ی پرویز همایون پور ، توسط انتشارات قطره چاپ و توزیع شده است.
0 نظر