Description
من روز خویش را
با آفتاب روی تو ،
کز مشرق خیال دمیده ست
آغاز می کنم.
من با تو می نویسم و می خوانم
من با تو راه می روم و حرف می زنم
وز شوق این محال:
که دستم به دست توست.
من ، جای راه رفتن،
پرواز می کنم.
آن لحظه ها که مات
در انزوای خویش
یا در میان جمع خاموش می نشینم:
موسیقی نگاه تو را گوش می کنم.
گاهی میان مردم در انزوای شهر
غیر از تو هر چه هست فراموش می کنم.
کتاب آواز آن پرنده ی غمگین ، به نویسندگی فریدون مشیری ، توسط انتشارات چشمه چاپ و توزیع شده است.
0 نظر