Description
آسانسور آمد. وقت برای تصمیمگیری
نبود. پسرها هر کدام جایی پناه گرفتند و چشم دوختند به در آسانسور. سه مرد
را دیدند که از آسانسور پیاده شدند و دور و برشان را نگاه کردند. پس دُرسا
چی شد؟دل تو دل پارسا نبود. دلش میخواست در باز می شد و پلیسها میریختند توی ساختمان ، ولی خبری از پلیسها نبود…
کتاب جنازه با اجازه ، سومین جلد از مجموعه ی گروه 1+5 است .
کتاب جنازه با اجازه ، به نویسندگی فرهاد حسن زاده ، توسط انتشارات فندق چاپ و توزیع شده است.
0 نظر